جدول جو
جدول جو

معنی سنگ خروس - جستجوی لغت در جدول جو

سنگ خروس
(سَ گِ خُ)
به عربی حجرالدیک خوانند. گویند گاه هست که از شکم خروس برمی آید بمقدار باقلی و مانند آئینه شفاف است اگرآنرا بشویند و شخصی که بسیار تشنه باشد بخورد، تشنگی او برطرف شود و غم و اندوه از دل برود. (برهان)
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از سنگ رو
تصویر سنگ رو
گستاخ، بی شرم، بی حیا، سخت رو
فرهنگ فارسی عمید
(سَ گِ خُ)
رجوع به سنگ خروس شود
لغت نامه دهخدا
(گِ خُ)
آن بانگ که از نای خروس برآید.
لغت نامه دهخدا
(رَ گِ عَ)
طرز نو، کدخدا. (از آنندراج از فرهنگ اسکندرنامه)
لغت نامه دهخدا
(دُمْ بِ خُ)
دم خروس، کنایه از جماعتی که بی خبر و ناگاه درآیند و بر سرپرخاش باشند مانند برآمدن خروسان به سوی ماکیان با دم افشانده که خودبخود نیز جنگ کنند و به یکدیگر حمله آورند. (از لغت محلی شوشتر، نسخۀ خطی کتاب خانه مؤلف) ، برگه و نشانۀ اثبات خلاف آنچه ادعا شده است. و رجوع به ترکیب دم خروس ذیل دم شود
لغت نامه دهخدا
(سَ خوَرْ / خُرْ)
سنگخوار:
هر که در دنیا برآرد مسجدی از بهر حق
باشد آن مسجد اگر چون آشیان سنگ خور.
سوزنی (دیوان چ شاه حسینی ص 104). رجوع به سنگ خوارک شود
لغت نامه دهخدا
نام مرتعی در آمل
فرهنگ گویش مازندرانی